نویسنده: دومینیک بورو
مترجم: کاوه کابلی (شرکت خوراک دام و آبزیان مازندران)
قیمت بالا و نوسانات پیش بینی نشده در تامین برخی نهاده ها، تولیدکنندگان خوراک آبزیان را ناچار می سازد تا به استفاده از مجموعه متنوعی از مواد اولیه « اقتصادی» روی بیاورند. تولیدکنندگان بزرگ اغلب باید حجم بالای مواد اولیه موردنیاز را از تامین کنندگان مختلف تدارک ببینند. تولیدکنندگان کوچک به علت مصرف پایین ترشان ممکن است بتوانند مواد اولیه را از تامین کنندگان اختصاصی تدارک ببینند اما در همان حال ممکن است حتی بیشتر دستخوش تغییرات پیش بینی نشده بازار قرار بگیرند. برای باقی ماندن در عرصه رقابت، فرمول نویسان باید جیره هایی با سطح پایین تر یا دامنه تنگ تری از مواد مغذی ضروری تنظیم نمایند تا قیمت تمام شده جیره را به حداقل ممکن برسانند اما در همان حال باید اطمینان حاصل نمایند که این خوراک ها بتوانند رشد زیاد، ضریب تبدیل مناسب، سلامت، و کیفیت محصولات مورد انتظار از حیوان مورد پرورش را تضمین نمایند. روشن است که تولید خوراک های بسیار مغذی و دارای صرفه اقتصادی، با وجود صف طویل مواد اولیه تهیه شده از تامین کنندگان مختلف، کار ساده ای نیست. قطعا این موضوع برخی از فرمول نویسان را به شب زنده داری وا میدارد.
تامین مواد اولیه از کشورها، تولیدکنندگان یا واسطه های مختلف احتمال تغییرپذیری در کیفیت مواد اولیه خریداری شده را شدت می دهد. قیمت بالای برخی مواد اولیه (همچون پودر ماهی) ممکن است باعث شود بعضی از تامین کنندگان مواد اولیه به فریب کاری و تقلب روی آورند (برای مثال مخلوط کردن مواد اولیه ارزان تر با مواد اولیه گران تر). برخی تجربیات جدید و نظرات متخصصین نشان می دهد که تنوع کیفیت تغذیه ای و تقلب در مواد اولیه مربوط به گذشته ها نیست و همچنان ادامه دارد. در این موضوع بسیار بغرنج، تضمین کیفیت (QA) نقشی بسیار مهم ایفا می کند. تضمین کیفیت معمولا شامل تعاریف مربوط به مشخصه های فنی خرید مواد اولیه و بازرسی آنالیز این مواد به هنگام دریافت آنها در کارخانه خوراک سازی است. اکثر تولیدکنندگان خوراک آبزیان (اگر نه همه) نوعی فرایند تضمین کیفیت ایجاد کرده و منابع مالی و انسانی زیادی را در این رابطه به کار گرفته اند. در اینجا تاکید اصلی سیستم تضمین کیفیت بر ترکیب شیمیایی، بیش از همه بر آنالیز تقریبی مواد اولیه (پروتئین خام، چربی خام، فیبر خام، …) است. تاکید نسبتا کمی بر اندازه گیری های مستقیم اجزاء مواد مغذی یا سطوح آلودگی مواد اولیه دیده می شود که علت آن هزینه های بسیار بالا و بازدارنده این نوع از آزمایشات است. برای دستیابی به تخمین سریع و عموما صحیحی از آنالیز تقریبی و سطوح هر یک از اجزاء مغذی محموله های مواد اولیه، طیف سنجی انعکاسی نزدیک به مادون قرمز (NIRS) به طور گسترده ای توسط اکثر تولیدکنندگان خوراک آبزیان در سراسر دنیا استفاده می شود.
تاکید نسبتا کمی بر سنجش ارزش تغذیه ای محموله های مختلف مواد اولیه وجود دارد. شواهد تجربی نشان می دهد که تفاوت های محسوسی در قابلیت هضم و زیست فراهمی هر یک از مواد مغذی در محموله های مختلف مواد اولیه معمول مورد استفاده در خوراک آبزیان وجود دارد. پودر ماهی، پودر پر، پودر گوشت و استخوان، DDGS (غلات تقطیر شده با حلال) از جمله مواد اولیه ای هستند که در هر محموله آن می توان از لحاظ قابلیت هضم و کیفیت تغذیه ای تفاوت های محسوسی را شناسایی کرد. هرچند، تفاوت ها در قابلیت هضم و ارزش تغذیه ای تنها به این مواد اولیه محدود نمی شود.
متاسفانه محققان تغذیه آبزیان، تحقیقات بسیار کمی را بر روی این مسائل بسیار مهم برای صنعت خوراک آبزیان انجام داده اند. تحقیقات بهتر و داده های بیشتر حقیقتا راهنمای مفیدی برای به بار نشستن تلاش های بخش تضمین کیفیت کارخانجات خوراک آبزیان خواهد بود. برای مثال، NIRS بسیار وابسته به در دسترس بودن داده های خام صحیح در رابطه با ترکیب و ارزش غذایی مواد اولیه مختلف (برای مثال قابلیت هضم اسیدهای آمینه) است تا کالیبراسیون قابل اطمینان دستگاه مقدور باشد. این یکی از موضوعاتی است که گروه های تحقیقاتی دانشگاهی می توانند نقشی بسیار مهم در آن ایفا کنند و همچنان تقریبا پا به این عرصه نگذاشته اند.
روش های سریع اما مستقیم تر سنجش ارزش غذایی محموله های مختلف مواد اولیه نیز لازم هستند. قابلیت هضم پپسین احتمالا یکی از پر کاربرد ترین آزمایشات برای تخمین قابلیت هضم پروتئین است. هرچند، در رابطه با غلظت پپسین مورد استفاده و مناسب بودن این نوع آزمایشات برای گونه های مختلف جانوران آبزی و مواد اولیه مختلف، اختلاف نظرهایی وجود دارد. مطالعات میدانی انتشار یافته بسیار محدودی (بر روی جانوران) وجود دارد که قابل اتکا بودن آزمایشات قابلیت هضم پپسین را بررسی کرده و محدودیت های آن را تشریح کند. آزمایشات دیگری که خارج از بدن جانور انجام می گیرند همچون آزمایشات هضم پروتئین pH-Stat (شبیه سازی آزمایشگاهی هضم یک منبع پروتئینی با استفاده از آنزیم های جانور مورد نظر) پیشرفت هایی داشته اند اما آنها نیز دچار فقدان استانداردسازی و فقدان رویه های اعتبارسنجی (تصدیق) هستند. در حال حاضر، تلاش ها بسیار نامتجانس بوده و گروه های متفاوت رویه های بسیار متفاوتی را پیشنهاد می دهند. باید تلاش های مشترک و نظام مند در رابطه با این موضوع صورت پذیرد.
در اوضاع کنونی مرجوع کردن محموله های مواد اولیه همیشه به راحتی امکان پذیر نیست. شاید برای تولید کنندگان خوراک بهبود روش های شناسایی و تعیین پیامدهای تغییرپذیری در ترکیب مواد و آموختن اینکه چگونه مواد اولیه ای که با مشخصه های مورد انتظار تطابق ندارند را به طور ایمن و مناسب استفاده کنند با اهمیت تر باشد. این مبحث مهم دیگری است که آزمایشگاه های تحقیقاتی دانشگاهی می توانند در آن نقش ایفا کنند.
گاهی احساس می کنم که اتکا بیش از حد به تست های آزمایشگاهی برای ارزیابی کیفیت مواد اولیه ممکن است به نوعی قطع ارتباط حسی با واقعیت منجر شود. به تجربه دریافته ام که پرسنل خط مقدم تضمین کیفیت و کارکنان خط تولید خوراک همیشه آگاهی قابل توجهی از ویژگی های بصری، بویایی و لمسی مواد اولیه مختلف ندارند. این ویژگی ها شاخص های اولیه ای هستند که نشان می دهند ممکن است چیزی در رابطه با ماده اولیه دریافتی «درست» نباشد. بدیهی است آموزش بیشتر کارکنان خط مقدم ضروری است.
در نهایت، چه تاسف بار است که تکنیک های معمول مورد استفاده تولیدکنندگان خوراک برای تضمین کیفیت، در حال حاضر در اکثر موسسات دانشگاهی آموزش داده نمی شوند. مایلم بدانم که به راستی چه تعداد از متخصصین تغذیه آبزیان برای استفاده از دستگاه NIRS آموزش دیده اند یا آموزش های پایه میکروسکوپی خوراک را گذرانده اند؟ چگونه می توانیم به عنوان یک صنعت انتظار پیشرفت داشته باشیم وقتی که نسل جدید پیشینه آکادمیک و آموزشی مناسبی ندارد؟
منبع: نشریه International Aqua Feed